از سه دهه گذشته، ارزهای چند نرخی در اقتصاد ایران تجربه شده و در مقطعی ارز تک نرخی هم شده است. اما ارز تابع بازار است. نمی توان برای همیشه آن را کنترل کرد. در سالهای گذشته، دولتی هم وجود داشته که دلار هزار تومانی را به چهارهزارتومان میرساند. هرچند سیاستهای دولت یازدهم، بازار ارز را تا حدودی کنترل کرد، اما نرخ ارز در چهارسال گذشته مثل آتش زیرخاکستر هر از چند گاهی میل به افزایش داشته است. از آنجا که ارز رسمی ایران دلار است و مبادلات تجاری ایران بر مبنای دلار تعیین میشود، هرگونه تغییر دلار در بازارهای جهانی هم بر نرخ ارز داخلی ایران تاثیر میگذارد.
طی یکسال گذشته، فدرال رزرو سه بار اقدام به افزایش نرخ بهره کرده است. این افزایش نرخ بهره قیمت دلار را در بازار جهانی نسبت به سایر ارزها تقویت کرده است. بررسیها نشان میدهد، در سال ۹۳ بهای دلار بین ۳ هزار و ۴۰۰ تا ۳ هزار و ۵۵۰تومان در نوسان بوده است. در سال ۹۴ دلار حد فاصل ۳هزار و ۱۵۰ تومان تا ۳ هزار و ۶۰۰ تومان قیمت گذاری شد. در اواخر دولت یازدهم نیز دلار در کانال ۳ هزار و ۷۰۰تومان الی ۳ هزار و ۸۰۰ تومان رسید.
این نوسان قیمتی برای دلار، در چهارسال گذشته با توجه به تقاضای داخلی چندان بالا نبوده؛ اما از ابتدای سال جاری دلار تحت تاثیر بازار جهانی رو به افزایش گذاشته و تزریقهای بانک مرکزی برای کنترل قیمت تاکنون جواب نداده است. به طوری که در ماههای نخست دولت دوازدهم، دلار به بیش از ۴ هزار تومان رسیده و در این حدود قیمتی باقی مانده است. صادرکنندهها این افزایش را به برای صادرات به فال نیک میگیرند و بهشدت به دولت توصیه میکنند که اجازه دهد قیمت ارز به قیمت واقعی برسد.
در مقابل برخی کارشناسان هم معتقدند افزایش قیمت ارز موجب بالارفتن قیمت کالاهای وارداتی شده که در بازار داخلی منجر به افزایش تورم میشود. با این حال کارشناسان افزایش قیمت ارز را به چند دلیل میدانند. یک دلیل افزایش نرخ ارز در ماه گذشته، به دنبال اظهاراتترامپ درباره توافق برجام، صورت گرفت که سبب شد، نرخ ارز با روندی افزایشی رو به رو شود. اتفاق دیگر، تصمیم بانک مرکزی برای کنترل نرخ سود بانکی در حوالی ۱۵ درصد بود.
بررسیها نشان میدهد در مقاطعی که نرخ سود بانکی کاهش یافته، گروهی برای سود بیشتر دارایی خود را به سمت ارز و طلا سرازیر میکنند، بنابراین به لحاظ اقتصادی در مواقعی که کنترل نرخ ارز صورت گیرد و همسو با آن کاهش سایر بازارها نیز صورت میگیرد، نقدینگی به سمت طلا و ارز حرکت میکند و این ریشه اقتصادی دارد. مدیریت نرخ ارز در اقتصاد ایران همواره یکی از چالشها و دغدغههای عمده سیاستگذاران و مدیران اقتصادی کشور بوده و در همه دورهها در محافل دانشگاهی و سیاستگذاری اقتصاد ایران، مباحث چالش برانگیزی حول نحوه تعیین نرخ ارز در جریان بوده است. تغییر نرخ ارز، مجموعهای از تغییرات متفاوت و حتی متضاد را در بخش خارجی و داخلی اقتصاد به همراه دارد که برآیند آن میتواند عملکرد اقتصاد کشور را تحتتاثیر مثبت یا منفی قرار دهد.
بورس ارز آخرین راهکار
نوسان نرخ ارز البته نگرانی هایی هم اخیرا ایجاد کرده است. در چهارسال گذشته یکی از مهمترین برنامههای اقتصادی دولت کنترل نرخ تورم بوده است. نرخ تورم بعد از سه دهه سال گذشته برای اولین بار تک نرخی شد. دستاوردی که کارشناسان توصیه میکنند که دولت نسبت به حفظ آن تلاش بیشتری باید کرد. با ورود دلار به کانال ۴ هزار تومان، حالا کارشناسان ابراز نگرانی میکنند.
اسداله عسگراولادی، رئيس اتاق بازرگانی ایران چین با تاکید بر اینکه دلار نباید در حال حاضر ۴ هزار تومان میشد، گفت: در حال حاضر دلار بالای ۴ هزار تومان است؛ این در حالی است که نباید دلار بالای ۴ هزار تومان میشد. دلار باید بین ۳هزار و ۸۰۰ تومان الی ۳ هزار و ۹۰۰ تومان قرار میگرفت. اما چون دولت نتوانست بدهیهای خود را پرداخت کند، ناچار شد.
حیدر مستخدمین حسینی، کارشناس اقتصادی درباره نوسانات نرخ ارز در ماههای اخیر نیز گفت: نرخ ارز تنها تکیه گاه دولت برای ایجاد درآمد است. تنها مفری که برای دولت میماند و میتواند، کسری بودجه جاری خود را از این محل تعدیل کند، ارز است. به همینترتیب، نرخ ارز آگاهانه توسط بانک مرکزی و دولت افزایش پیدا کردهاست. پویا جبل عاملی، پژوهشگر بانک مرکزی میگوید: هرچقدر بازار ارز را تعمیق داده و مشتقات ارزی را بیشتر کنیم، نوسانات کاذب بازار ارز کاهش یافته و قابل مدیریت میشود؛ این اتفاق نسبت به اینکه یک بازار نقدی با فعالان انگشت شمار داشته باشیم قابل قیاس نیست. بنابراین با راهاندازی بورس ارز علاوه بر تعمیق بازار و کاهش نوسانات قیمت، دست بانک مرکزی برای مدیریت بازار آن هم با روشی کارآمد و در مکانیسم عرضه و تقاضا بیشتر میشود.
محمدمهدی بهکیش، اقتصاددان گفت: توجه نمیکنیم که افزایش نرخ ارز برای جبران کاستیها از یک طرف موجب افزایش قیمت واردات میشود که خود باعث افزایش قیمت تمام شده کالا و خدمات میشود و از طرف دیگر و شاید مهمتر از آن، تاثیر تغییر نرخ ارز بر انتظارات تورمی است که آن هم بهدلیل فقدان هدفگذاری سیاستهای ارزی در بانک مرکزی به وجود آمده است. او میگوید: رویه کنترل نرخ ارز قابل ادامه نیست و کشور را به دوری باطل از افزایش نرخ ارز، افزایش تورم و تکرار آن مواجه میسازد که جز تخریب بیشتر ساختارها نتیجه دیگری ندارد. راهحل اساسی از یک طرف اقدام شجاعانه دولت در تصحیح ساختارهای اقتصادی است که البته امری میانمدت است و از طرف دیگر توجه به استقلال بانک مرکزی و سیاستگذاری ارزی است.
حسین سلاح ورزی، نایب رئيس اتاق بازرگانی ایران نیز معتقد است: به نظرم پایین نگه داشتن قیمت ارز به صورت دستوری و مصنوعی یک سیاست شکست خورده است؛ این فنر یک زمانی در میرود و بعد اثرات خیلی مخربتری خواهد داشت. بنده معتقدم که دولت باید وعده یکسانسازی نرخ ارز را که خیلی وقت پیش مطرح کرد، را اجرایی کند. یکسانسازی نرخ ارز در بلند مدت اثرات مثبتی در اقتصاد خواهد گذاشت و صادرات را تقویت میکند و در نهایت قیمتها به تعادل میرسد. در عین حال که تاثیراین سیاست در نظام اقتصادی و بازار دیده خواهد شد.
مصلحت مردم چیست؟
قیمت دلار حالا مدتی است در کانال چهار هزار تومان جا خوش کرده است و به نظر میرسد امیدها برای بازگشت قیمت دلار به کانال سه هزار تومانی در حال کمرنگ شدن است. در نظرسنجی از کاربران پرسیدهاند: یا با بازگشت دلار به کانال سه هزار تومانی موافقید و در این صورت پیشنهاد شما در این خصوص چیست؟ کاربران در این رابطه نظرهای خود را نوشتند. کاربری به نام ژیلا نوشته است: فقط تولید کالای با کیفیت و قابل صادرات چون هم مردم رغبت به خرید کالای ایرانی پیدا میکنند و ارز از کشور خارج نمیشود و هم با صادرات کالا ارز وارد کشور میشود قیمت واقعی دلار با خارج کردن سهم نفت و فراوردههای پتروشیمی ۱۵ هزار تومان است ولی دولت به خاطر کنترل هزینههای خود دلار را با قیمت غیر واقعی وارد بازار میکند.
میلاد حمیدی کاربر دیگری نظر داده: بهترین راه این است که کلا دلار را حذف کنیم و بر پایه یک پول دیگر کار کنیم. یکبار بهای آن را بپردازیم بهتر است.